کد خبر: ۱۱۳۶۰۰
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۷

 یادداشتی دلسوزانه در نقد سخنان اخیر سردار نقدی

شوشان ـ سیدعلی حمیده کیش  :


اینجانب طی یک هفته ی گذشته به‌دلیل جراحات ناشی از عوارض جنگ عراق علیه ایران در بیمارستان بقیه‌الله بستری بوده‌ام. در این مدت، تقریباً همه‌ی عیادت‌کنندگان درباره ی دو موضوع از من پرسش کردند: نخست، سخنان سردار نقدی درباره ی فروش بلیت سفر به بیت‌المقدس و دوم، دیدار اخیر استاندار کهگیلویه و بویراحمد با گروهی از مردم استان تحت عنوان معتمدین و ریش‌سفیدان. 

به دوستان قول دادم درخصوص هر دو موضوع، دیدگاه و تحلیل خود را مکتوب کنم. بنابراین، دراین یادداشت ابتدا به نقد سخنان سردار نقدی می‌پردازم و در آینده، نیز پس از بررسی دقیق‌تر ماجرای جلسه ی جناب استاندار و شناخت ابعاد واقعی آن، تلاش خواهم کرد ، تحلیلی قابل اعتماد ارائه نمایم. 

اما نقد سخنان سردار نقدی با رویکرد موعظه‌ای، علمی و آکادمیک نظامی 
سخنان اخیر سردار محمدرضا نقدی مبنی بر اینکه« اگر کاروان‌دار زیارت نجف و مشهد بودم، از همین حالا بلیت سفر به بیت‌المقدس را می‌فروختم؛ همه‌چیز آماده است»، بار دیگر بحثی جدی را درباره ی مسئولیت گفتاری مقامات منتسب به نیروهای مسلح را مطرح کرده است به‌ویژه زمانی که چنین سخنانی در فضای اجتماعی و منطقه‌ای پرتنش بیان شده است. 

در منظومه ی حرفه‌ای نیروهای مسلح بر پایه ی مبانی علمی مدیریت بحران، اصول نظامی‌گری، ادبیات راهبردی، و اخلاق میدانی انتظار بر این است که بیان عمومی فرماندهان نه تنها نمایانگر واقعیت‌های میدان باشد، بلکه وزن کلام، منطق، پیام و پیامدهای آن نیز کاملاً محاسبه شده باشد. 

در نظام‌های دفاعی جهان، فرماندهان نظامی در هر سطحی با سه معیار سنجیده می‌شوند: دقّت در گفتار، تناسب سخن با موقعیت و مأموریت وی و تضمین اثرگذاری مثبت بر امنیت ملی و افکار عمومی. 
از همین منظر، تبدیل موضوعی به‌ شدت حساس همچون آزادسازی بیت‌المقدس که یک مسئله ی تمدنی، فقهی، میدانی ، امنیتی و ژئوپلیتیک است به تعبیری نظیر"پیش‌فروش بلیت"، نه با اقتضائات تحلیل نظامی سازگار است و نه با شأن فرماندهان و بدنه ی نیروهای مسلح هم‌خوانی دارد. این سخن، در بهترین حالت، یک استعاره ی هیجانی و غیرمحاسبه‌شده است، و در بدترین حالت، «ایجاد توقعات غیرواقعی و تضعیف اعتبار گفتار نظامی». 
از یک فرمانده یا مقام نظامی هرچند جناب نقدی که فاقد سواد نظامی است،توقع می‌رود که: سخن اطمینان‌افزا بگوید، نه توقع‌زا؛ تحلیلی منطقی ارائه نماید، نه تشبیه سطحی؛ واقعیت میدان را بیان کند، نه بر اساس ذهنیت آرمانی خود سخن براند و مهمتر اینکه دفاع از آرمان را با دقت در زبان و منطق همراه کند. 

دشمنان این آب و خاک دقیقاً در شکاف همین سخنان شعاری و غیرسنجیده، روایت‌سازی می‌کنند. چرا که هر جمله ی هیجانی که جای تحلیل را بگیرد، ابزار تبلیغاتی‌ است که خودبه‌خود در اختیار دستگاه رسانه‌ای دشمن قرار می‌گیرد. 

حمایت از ملت فلسطین، مقاومت، و پرونده ی قدس، موضوعاتی بسیار فراتر از استعاره‌های سطحی و عبارت‌سازی‌های تبلیغاتی هستند. این حوزه نیازمند ادبیات دقیق، منطقی، راهبردی و هماهنگ با اصول امنیت ملی است. 

بی تردید فرماندهان نیروهای مسلح، در هر لباس و مقامی، باید حامل پیام‌هایی ‌باشند که مستقیماً بر امنیت کشور، آرامش مردم، تحلیل دشمن و تصویر ایران عزیز در جهان تأثیر گذار باشد. بر همین اساس، کلام نظامی باید وزین‌تر از آن باشد که دستخوش هیجان یا اغراق شود. 
 

 سخن پایانی بنده موعظه‌ای است برای کسانی که در این برهه حساس دارای منصب و تریبون هستد، در اخلاق فرماندهان نظامی  است: «کسی که به لباس رزم آراسته می‌شود، باید به زبان عقل سخن بگوید و به سنگینی بار مسئولیت خود آگاه باشد.»
این یادآوری، نه برای تخطئه ی اشخاص، بلکه برای پاسداشت شأن سخن نظامی است. مسئولان ما، به‌ویژه آنان که نام و عنوان شان با امنیت و دفاع گره خورده، باید بدانند که هر جمله ی آنان بخشی از معماری دفاعی و امنیتی کشور است.لذا معماری دفاعی و امنیتی، با مصالح محکم ساخته می‌شود؛ نه با تصویرسازی‌های احساسی. از این رو، بیان این‌گونه سخنان، هرچند شاید از سر انگیزه‌های معنوی یا شور اعتقادی باشد، اما با معیارهای تحلیل نظامی، اخلاق فرماندهی، منطق راهبردی و مسئولیت امنیتی همخوان نیست و باید در آینده از آن پرهیز شود، چرا که ما از این منظر طی سال های متمادی بسیار متضرر شده ایم . 

نظرات بینندگان